
آینده شبکه های اجتماعی برای کسب و کارها
از زمان رسوایی کمبریج آنالیتیکا که منجر به واکنش شدید رسانهها به اثرات منفی شبکههای اجتماعی بر زندگی ما شد، کاربران بیشتری از استفاده از فیسبوک دست کشیدهاند.
در واقع، طبق بررسیهای مرکز تحقیقات پیو، 40 درصد کاربران آمریکایی در چک کردن صفحههای خود وقفه ایجاد کردهاند ( این وقفه حتی به هفتههای متمادی هم کشیده شده).
این کاربران نه تنها نگران سوءاستفاده شرکت از دادههای خود هستند، بلکه از تماشای مداوم لحظات خاص زندگی افراد دیگر هم خسته شدهاند.
چنین لحظاتی به عنوان واقعیتهای ساختگی به نظر میرسد که بسیاری از ما را نسبت به انتخابهای زندگی خودمان دچار تردید میکند و باعث میشود موفقیتها و شادی خود را با بقیه افراد مقایسه کنیم.
علاوه بر این، آزار رایانهای به نگرانی فزایندهای در میان نوجوانان تبدیل شده است و مطالعات نشان میدهند که استفاده افراطی از رسانههای اجتماعی میتواند منجر به “افسردگی فیسبوکی” شود.
اگر شما هم از دیدن دوست قدیمی دوران دانشگاهتان که در حال صعود از ماچو پیچو است یا در کلوب شبانهای در پاریس، نوشیدنی مینوشد، احساس اضطراب و حسادت میکنید؛ پس احتمالا در این دسته قرار میگیرید.
زندگی شخصی شما از پشت این صفحات کامپیوتری شروع میکند به بیکفایت به نظر رسیدن؛ حتی اگر مدام به خودتان یادآوری کنید که چیزی که میبینید، واقعیت نیست.
بعد، پستهای بیپایانی میبینید از بچههای افراد دیگر، و عکسهایی که در آن همه مشغول غذا خوردن و انجام فعالیتهای کسلکننده روزمره هستند که ثبت شدهاند تا تمام مردم دنیا بینند.
چنین چشماندازی از ناامیدی عمومی در حال شکلگیری است؛ آن هم از طریق رسانههای اجتماعی بیپروا و بیهدف به همراه افرادی که هزاران “دوست” دارند درحالیکه اکثر آنها هیچ وقت همدیگر را ملاقات نمیکنند.
نتیجه این است که به نظر میرسد چشمانداز رسانههای اجتماعی به سرعت در حال تغییر است.
البته این چیز خوبی است؛ چون این معنا را دارد که نسل جدیدی از شبکههای اجتماعی در حال ظهور هستند تا گزاره ارزشی متفاوتی را ارائه دهند؛ گزارهای که معنایی شخصیتر و واقعیتر داشته باشد.
آینده، متعلق به مارکت های خاص است
رسانههای اجتماعی نابود نمیشوند.
در واقع طبق گزارشهای جدید We Are Social و Hootsuite حدود 42 درصد از جمعیت جهان، حداقل یک حساب در رسانههای اجتماعی دارند.
اما این “اجتماع جدید” به هیچ عنوان قرار نیست همگان را هدف قرار دهد.
در عوض آینده، متعلق به مارکت های خاص است است چون شبکههای بیشتری به وجود میآیند تا مردمانی که علایق مشترکی دارند را به هم ارتباط دهند (همسایهها، والدین، زنان، کاسبها، کارآفرینان، و اعضاء هر گروه دیگر).
علیرغم آخرین تلاشهای شبکههای اجتماعی سنتی برای محدود ساختن دسترسی برندها و فروشندگان، محبوبیت آنها در میان مردم کمتر شده.
آنها کاربران خود را با فروختن اطلاعاتشان به بازاریابان، ناامید کردهاند و موجب طیف وسیعی از اثرات جانبی بلندمدت و نامطلوب شدهاند.
شما به عنوان یک صاحب کسبوکار، باید از این تغییرات آگاه باشید و محتوای خود را اصلاح کنید تا بتوانید پابهپای الگوهای روز حرکت کنید. به خصوص که پلتفرمهای اجتماعی جدید، بیش از نیاکان خود کاربرگرا هستند.
بیشتر بخوانید : تبدیل شدن به فریلنسر موفق : راهنمای 5 مرحله ای
زمان بازگشت به علایق شخصی است
در این زمینه، هر پلتفرم رسانه اجتماعی که تجربه شخصی بیشتری برای کاربرانش فراهم میکند، شانس بیشتری دارد تا در زندگی آنها جایگاهی پیدا کند.
این موج جدید شبکه های اجتماعی، آماده جلب توجه کاربران اینترنت است و هرچه چنین رسانه هایی بیشتر رشد کنند، فرصتهای کسبوکار بیشتری هم برای فروشندگان و تبلیغاتچیها فراهم میشود.
برای مثال، FindSisterhood یک شبکه اجتماعی جدید است که فقط مختص زنان است.
این شبکه به کاربران خود اجازه میدهد از طریق حسابهای کاربری بینام درباره موضوعات شخصی بحث و گفتوگو کنند.
این پلتفرم، زنان را تشویق میکند تا بدون هیچ مانعی سوالهای خود را بپرسند. چنین خصوصیتی، این شبکه اجتماعی را به معدن طلایی از دیدگاههای با ارزش برای فروشندگان و بازاریابان تبدیل میکند.
آنا پامپا آلارکن راولز، موسس این شبکه میگوید: “نکته خاص درباره برنامه ما این است که یک شبکه اجتماعی بینام و تنها برای زنان است. ما از رمزنگاری یکطرفه استفاده میکنیم تا تکتک پستها و کامنتها بینشان باقی بمانند. هیچکس، حتی اعضاء تیم خود ما نیز هیچوقت نخواهند فهمید که چه کسی چه چیزی را پست کرده است.”
ناشناس ماندن همان چیزی است که به کاربران اجازه میدهد رک و بیپرده حرف خود را بزنند و این همان چیزی است که برای کسبوکارها بسیار مفید است.
فرض کنیم شرکت شما میخواهد درباره سبک زندگی افراد بازار هدف شما بیشتر بداند.
به سادگی سوالات خود را میپرسید و تمام اطلاعاتی را که نیاز دارید، دریافت میکنید تا بتوانید یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کنید.
این پلتفرم همچنین از عقیدهکاوی برای تجزیه و تحلیل محتوا بهره میبرد.
بنابراین شما میتوانید موضوعات روز در یک منطقه جغرافیایی خاص و همچنین واکنشهایی که این موضوعات به دنبال دارند را دنبال کنید.
برای مثال وقتی مادران در یک محله خاص در نیویورک، درباره سختیهای هم زمانی کار کردن و مراقبت از بچهها صحبت میکنند، چنین اطلاعاتی میتواند برای یک کسبوکار محلی مهدکودک مفید باشد تا چنین نگرانیهایی را در دستور کار خود قرار دهند و توجه مخاطب هدف را به خود جلب کنند.
چنین اطلاعات ارزشمندی میتوانند به شما کمک کنند تا محتوای به شدت شخصیسازیشده را برای مخاطب هدفتان تولید کنید.
رابطه بهتر و عمیق تر با همسایه ها
کسبوکارها میتوانند مشتریان بالقوه خود را به وسیله NextDoor پیدا کنند؛ یک پلتفرم امن که کاربران میتوانند به وسیله آن با همسایگان خود تبادل اطلاعات داشته باشند.
این راه موثری برای همگام شدن با تمام چیزهایی است که در یک محله خاص اتفاق میافتد.
از آنجایی که این برنامه از محل جغرافیایی برای نمایش پستهای دیگر کاربران منطقه استفاده میکند، معدنی طلایی برای یافتن افراد نزدیک خواهد بود.
پولسازی از این برنامه ممکن است در ابتدا برای فروشندگان سخت باشد؛ چرا که این پلتفرم قبل از تایید حساب کاربری، تمام نشانیها را از طریق روشی مشابه گوگل مای بیزنس بررسی میکند.
علاوه بر این، صفحات تجاری فعلا در همه کشورها در دسترس نیست.
با این حال، گزینهای وجود دارد که به وسیله آن کاربران میتوانند کسبوکارهایی را که تجربه خوبی از آنها داشتهاند به دیگران هم توصیه کنند.
از طرفی بسیاری از کاربران سوالاتی را میپرسند که برای یک تازهوارد به محله متداول است؛ مثلا بهترین خیاط یا یک رستوران خانوادگی را کجا میشود پیدا کرد؛ پس فرصتهای زیادی برای تبلیغات دهانبهدهان ایجاد میشود که میتواند دهها مشتری را به سمت یک کسبوکار هدایت کند.
به محض اینکه یک کسبوکار جای پای خود را سفت کند، میتواند گفتوگوها را در یک محله دنبال و موضوعاتی که داغ میشود را شناسایی کند.
این پلتفرم همچنین میتواند ترافیک مخاطب را به سمت وبسایتها و وبلاگهایی سوق دهد که سطح آگاهی را در ارتباط با موضوعات مخصوص این انجمن بالا میبرد.
انجمنهای کوچک، عملکرد بهتری دارند
یکی از بزرگترین مشکلات رسانههای اجتماعی، اندازه آنها است ( و این بسیار مهم است).
طبق خلاصه آماری که Zephoria Marketing منتشر کرده است، هر دقیقه حدود 300000 استاتوس و نیممیلیون کامنت در فیسبوک ثبت میشود. هر ثانیه 6000 توئیت جدید هم در توئیتر ثبت میشود.
بسیاری از کاربران اینترنت به دنبال پلتفرمهای کوچکتر هستند تا تعامل بهتری با دوستان، خانواده و دنبالکنندگان خود داشته باشند.
کاربران، پلتفرمهایی را ترجیح میدهند که الگوریتمی برای فیلتر اطلاعات نداشته باشند و هدفی والاتر از این داشته باشند که فقط جایی برای گفتوگو و بهاشتراکگذاری ویدئوهای وایرال باشند.
Care2 چنین مکانی است؛ انجمنی متشکل از حدود 30 میلیون عضو. این رقم هشت برابر کمتر از اندازه فیسبوک در آمریکا است اما لزوما قدرت آن را به عنوان ابزار بازاریابی کمتر نمیکند.
کاربران Care2 به دنبال راههایی برای تغییر جهان در راستای بهتر شدن هستند. موضوعات عمده آن، طومارها، نهضتها و زندگی سالم است.
Care2 همچنین از برندهایی که تمایل به حمایت از جنبشها دارند و با زندگی افراد جامعه درگیر میشوند، ترویج میدهد.
این پلتفرم همچنین نوع دیگری از فرصت کسبوکار را مهیا کرده است؛ این فرصت به درد برندهایی میخورد که به دنبال برقراری ارتباط با اعضایی هستند که ارزشهای اصلی را سرلوحه قرار دادهاند.
هدف، شخصیتر کردن همه چیز است؛ دقیقا همان چیزی که کاربران اینترنت وقتی از غولهای اجتماعی به نمونههای کوچکتر نقل مکان میکنند، به دنبالش هستند.
کسبوکارها باید بهترین تجربه را فراهم کنند
زمانی که شما از فیسبوک به رسانههای اجتماعی بکر کوچ میکنید، باید مطمئن باشید که پیام خود را با انتظارات جدید مخاطب همسو کردهاید.
رویکرد جدیدی را پیش بگیرید که به شما اجازه دهد مکالمات کاربرمحور را آغاز کنید بدون آنکه مخاطب را دلزده یا دلخور کنید.
آینده رسانههای اجتماعی در گرو مکالمات فرد به فرد شما با طرفداران و دنبالکنندگانتان است؛ در نتیجه این تغییرات، آنها نهتنها دوست دارند مشارکت کنند؛ بلکه میخواهند رهبر هم باشند.
در یک کسبوکار هرچه کمتر ناخوانده و مزاحم باشید، شانس شما برای ساختن یک اجتماع محکم پیرامون برندتان نیز بیشتر خواهد شد؛ بیشتر پیشی خواهید گرفت و میزان مکالمات هم افزایش خواهد داشت.
بیشتر بخوانید : 21 رمز و رازهای سئو : افزایش بازدید سایت بهتر از همیشه
0 دیدگاه